تو را چه بنامم ؟؟

پایان موقتی درد ها ؟

شروع درد های بدتر ؟

تو را چه صدا کنم ؟؟

شروع قصه ای عاشقانه و پاک ؟

یا پایان تمام عاشقانه ها؟

تو را با چه به یاد بیاورم ؟

با بوی خوش شمعدانی ها ؟

یا با طعم شور اشک ها ؟

تو چه بودی ؟

تو چه شدی ؟

تو از کجا آمدی ؟

به کجا رفتی ؟

به کجا رفتی ؟؟

ته این قصه را چرا شستی ؟

آن هم با اشک های من ...

تو فرشته نیستی 

تو فرشته بودی 

تو قاتل نبودی 

تو قاتل شدی 

قاتل احساساتم

قاتل چیزی به نام عشق میان ما

قاتل لبخند و شادی های موقت

نه نه

همه این ها را فراموش کن

از تو تعریف بهتری دارم

تو

دخترکی خردسال بودی 

که مرا مثل یک عروسک در دستانت بازی دادی 

برایت تازه بودم 

شعر خواندی برایم

از قشنگی های روزگار تعریف کردی 

دنیایت قشنگ بود و دنیایم را قشنگ کردی 

و وقتی دلت را زدم

آرام آرام دور شدی 

یک آن نزدیک شدی و مرا یک لگد محکم زدی و از پنجره اتاقت پرت کردی بیرون

دیگر سخنی نیست برای وصفت

برای تمام بودن ها

گذشته ها 

فعل های ماضی

صفات ناپایدار مثبتت

از تو

یک دنیا ممنونم ...

...

..

.


آقای ربات.

تعداد نظرات این پست ۰ است ...

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">