انقلاب واژه ها

لبخند ماشه ها

اضطراب کاسه ها

فریاد بی صدا

عریان و بی ردا

 

  • آقای ربات
  • سه شنبه ۲۳ مهر ، ۱۲:۴۲ ب.ظ
  • بازدید : ۵۲
۰ موافق نظرات شما ( ۰ )

آخرین باری که در جنون بودم کی بود؟

دیشب؟

پریشیب؟

یا سه سال پیش؟؟

که دیدم هوا گرم بود

راس ساعت 12

ناقوس مرگ به صدا در آمد

و تا به خودم آمدم دیدم در میدان شهر جلوی طناب دار ایستاده ام

کی بود

کی بود که بی حرکت بودم

اما زنده

حس میکردم زمان ایستاده

حسش میکردم

کی بود

که به خودم آمدم دیدم دستم بی حرکت شده بود

و ناقوس مرگ فقط سیم گیتار بود که دستم رویش کشیده شده بود

آنقدر بین مرگ و بیداری بودم

که حتی تو را دیدم

باور کن...

فقط قول بده

قول بده

دفعه دیگر که بی خبر می آمدی

شالت را بی هوا باز نکن...

باز نکن چون زندگی من دیگر هوای شعر نوشتن ندارد

فقط میمیرد زیر قهوه ای پررنگ پر پیچ و تابش

کی بود که مردم؟؟؟

کی بود...؟؟

 

آقای ربات...

  • آقای ربات
  • پنجشنبه ۱۱ مهر ، ۲۳:۴۵ ب.ظ
  • بازدید : ۲۰۲
۱ موافق نظرات شما ( ۰ )