من خیلی ساله وبلاگ مینویسم، از زمانی که تنها صفحه چت، یاهو مسنجر بود و تنها شبکه اجتماعی هم کلوب و فیسبوک! یه مدت ول کردم، یه مدت دوباره شروع کردم، باز ول کردم، باز شروع کردم، هی ول کردم، هی شروع کردم. یکی از تجربیاتی که توی زندگیم داشتم اینه که اگر چیزی رو ول میکنی و دوباره برمیگردی سمتش، دفعه بعدی بیشتر دوستش خواهی داشت! بیشتر قدرش رو میدونی، بیشتر بهت ثابت میشه که اون کار درستی بوده. و خب من باز برگشتم!
احتمالا خیلی از نوشتهها (شاید همه) رو پاک کنم. چون الان که داشتم میخوندم هیچکدوم با منی که الانم هیچ شباهتی ندارن. خیلی اتفاقا افتاده که اینجا ننوشتم، خیلی کارا کردم و دارم میکنم، خیلی حس ها دارم، خیلی خاطرات. باید بنویسم همشو ... نمیدونم چرا! فقط بهم حس درستی میده این کار. دلم میخواد بازم مثل قدیم اینجا پر از خواننده بشه، نظر بنویسن، دلم میخواد پشت نوشته ها، پشت نظرات، تنهایی های سیاهمو قایم کنم. دلم میخواد دل آقای ربات رو شاد کنم...