باهام قهر کرده بود 

میدونستم 13ام باباش یه دورهمی تدارک دیده توی یکی از رستوران های گرون قیمت شهر 

میخواستم هر طور شده یک بار دیگه ببینمش 

هر طور شده 

یکی از گارسون های رستوران دوستم بود .. بهش رشوه دادم و من به جاش رفتم واستادم

وقتی اومدن رفتم کنار میزشون

منو دید کپ کرد

سفارششون رو گرفتم

اون پیتزا میخواست

زیر پیتزا روی کارتنش نوشتم

منو ببخش .. آشتی کن و بخند :)

سفارش ها رو که بردم براشون

پیتزا رو گذاشتم جلوش و رفتم از عقب تماشاش

هر تیکه ایی که برمیداشت یه کلمه میخوند و بهم یه نگاه میکرد و یه لبخند میزد

حالا که بهش فکر میکنم دل من همونجا تموم شد .. 

با اون لبخند های دلبرانه

آشتی کرد باهام .. لبخند زد و رفت

و دیگه ندیدمش تا بعد ها فهمیدم فردا روزش میرفتن مسافرت که تصادف کردن و همه خانواده شون و خودش .........................


واسه همینه به 13 ام میگم نحس ... 


آقای ربات . حالت تلخ :(

تعداد نظرات این پست ۱ است ...

۱۱ تیر ۹۶ ، ۲۲:۳۴
چ پایانی 
واقعا ک :/ 
واا 
خوشت نمیاد این مدلی ؟

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">