امروز پانداس کار کردم. زیاد کار کردم. زیاد تمرین حل کردم. همیشه میگن یه چیزی رو از اولش محکم بگیری برای بعدن مشکلی نداری. منم خواستم اینطوری باشه. ولی میدونی! امروز فهمیدم زیادم نباید یاد گرفت! وقتی بخوای ایده‌آل یاد بگیری همش وسواس داری، خلاصه نوشتم؟ نوت برداری کردم؟ به اندازه کافی تمرین حل کردم؟ چیکار کنم یادم نره؟ اگه یادم رفت چی؟ و کلی سوال دیگه! اینا همش مانعه برای پیش رفتن. باید بری جلو! فقط همین مهمه... برنامه‌نویسی مثل چیدن یه دیوار نیست که بگی از اولش سفت و صاف بسازم برم بالا! نه! فقط باید جلو بری و کارت رو بکنی. هر جا نیاز شد میتونی برگردی و بازم مرور کنی بازم بخونی ولی تا وقتی که نیاز نشده... به نظرم هر چی بخونی از یادت میره! یه چیزی وقتی تو یادت میمونه که بهش احساس نیاز داشته باشی! نیازززز میدونی؟ مثلا بگی این تابع الان اینجا خیلی به کارم میاد! لنگ این تابعم! برم یاد بگیرم چطوری میشه ازش استفاده کرد!

اینطوری...

۱ ۰