من پر از خشمم. میترسم یه روز کنترل مخفی کردن این خشم از دست در بره. همیشه من بودم. همیشه اونی که ساز مخالف میزد، وارد یه جمعی میشد بحث و دعوا راه مینداخت. همیشه به چالش میکشید، نقد میکرد. حالا فکر کن اگر اون خشم کنترل شده درونم هم از دستم در بره چی میشه! فکر کن اون کارامبیت مخفی تو کمرم دیگه مخفی نباشه! فکر کن اون ربات زنگ زده از توش یهو یه ترمیناتور در بیاد! نه... فکرشم ترسناکه! میترسم...

۲ ۰