زنگ زدم به تراپیست جدیده، نوبت گرفتم. مرده شور پولو ببره، این پولا جا اینکه صرف خوشحالی من و تو بشه، ببین خرج چیا میشه! مرده شور تو رو ببرن اصلا با اون پیام های دیشبت. که نشد.. واقعا نشد جلوی خودمو بگیرم و بهت پیام ندم و ممنونم از این جواب هات... برو بابا مرده شور عشقو ببره... میدونم وقتی برم اولین سوالی که میپرسه اینه "آخرین باری که احساس شادی میکردی کِی بود؟" ای مرده شور این سوالا رو ببره، اون طرحواره درمانی کوفتی، اون تست تله های زندگی، من اصلا یادم نمیاد آخرین باری که ناراحت نبودم کیِ بوده که بخواد یادم بیاد آخرین بار که شاد بودم کِی بوده. من هیچوقت نمیبخشمت... میدونستی؟ بله بله من گوشم پره از حرفای "رها کن"، "گذر کن و رد شو" برو بابا مرده شور این حرفا رو ببره، تو توی ذهن من همیشه یه نابخشوده میمونی. یه کسی که اطلاع کامل داشت از میزان آوار شدنم، شدت آوار شدنم، و انجامش داد. اینا هیچ! بعدشم اظهار پشیمونی نکرد. همیشه حس میکردم یه قدرت برتری حواسش به من هست. ولی تا الان که دارم مرور میکنم، مرده شور اون قدرت برترو ببره.
فقط جمله اولی ..
ببین خرج چیا میشه :(
به این نتیجه رسیدم آدم ها وقتی به اون نقطه اوج ناراحتیه میرسن دقیقا جملات یکسان میگن!
منم نبخشیدم آدم های اطرافمو ولی به یه نقطه میرسین که دیگه مهمه نیست و اهمیتی نداره ..
نمیدونم حرفی ندارم خیلی حرفا شعار گونه هست فقط باید این زمان بگذره..