امروز از اون روزای بد و سخت بود... از اون روزا که دلم خیلی و زود به زود برات تنگ میشد... حالم بده... کاش بودی... بودی خیلی چیزا آسون میشد... واقعا چرا نیستی؟ ... یه صدای آزار دهنده ای مدام اینو تو سرم تکرار میکنه: "توی ناراحتی هم انجامش بده، وقتی خسته ای هم انجامش بده.. وقتی..." دِ لامصب دو دقیقه واستا ببینم من دارم چیکار میکنم...
بعد یادم افتاد که امروز جمعه بوده... اه.. لعنت بهش... عصبانی ام ازت.. میدونی؟ تو میدونستی ممکنه اینطوری بشه و بازم اومدی منو رسوندی به این حال... کاش تا دیر نشده درست شه...
...