قدیما (دو سه سال پیش ) وقتی از دوستام میپرسیدم بزرگترین آرزوتون چیه ؟ 

میگفتن یه کلبه وسط یه جنگل .. تک و تنها ... 

بهشون میخندیدم .. ته دلم 

من پر بودم از دانش 

پر بودم از هدف هایی که براشون از ته دل میجنگیدم

نه تنهایی میخواستم

نه کلبه وسط جنگل

من میخواستم پشت یکی از میز های گوگل بشینم

یه مدرسه بزرگ برنامه نویسی بزنم

یه پدر پولدار باشم 


اما حالا

من افتادم وسط همون کلبه توی جنگل .. تک و تنها 

و دوستام در حال رسیدن به چیزایی ان که آرزوی من بود :(


ربات.

۰ ۰