نشستم و دارم فکر میکنم. به زندگی که دارم لحظه لحظه گند میزنم توش. به حال بدی که نه خوب میشه، نه تکراری میشه. هر دفعه که فروپاشی روانی تجربه میکنم. هر دفعه که میای جلو چشمم. انگار مثل شب اوله. همون شب که لگد زدم به گیتارم و شکست. که کل بدنم سست شده بود. یخ شده بود. افتادم زمین و داشتم فکر میکردم چی شد؟ از اون موقع به بعد هنوز دارم فکر میکنم و به هیچ جوابی نرسیدم. بهتره بگم به هیچ جواب قانع کننده ای نرسیدم. تو چرا رفتی؟ چرا اومدی که بری؟

۱ ۰