امروز از بی حوصلگی و اینکه کاری نداشتم انجام بدم! با اوضاع اینترنت و... رفتم سراغ تمیز کردن و پاکسازی پوشه هایی که هنوز چک نشده بودن. عکس ها، ویس ها، اسکرین شات ها... فکر میکردم انجام دادن این کار آسون باشه. همینطور هم بود ولی دیدن یه سری عکسا خیلی دردناک بود! عین جنگ! انگار یه جنگ داخلی توی من در حال شکل گرفتن بود. عکس ها، صداها خطرناکن... عین مین هایی که کاشته شده و حالا جنگ تموم شده ولی کسی نمیدونه کجا مین کاشته شده... هر لحظه ممکنه یه صدایی بیاد و...
به بهانه قطعی اینترنت من دوباره وارد بلاگ شدم! چون بلاگفا کار نمیکنه... قهر نکن بلاگ! من هیچوقت از اینجا نمیرفتم اگر تو بی صاحب نمیشدی! قبول کن که تقصیر خودته چون من چند ماهه بسته ویژه ات رو خریدم و حتی اونم فعال نشده! این یعنی چی؟ یعنی هیچکس اون پشت نیست که نظارت بکنه... اما الان از ته دلم خوشحالم که تو فعالی! تو بسته نشده... این سومین باره که توی عمرم اینترنت بسته میشه و دسترسی به هیچی ندارم! برنامه نویسا اینو بیشتر از همه درک میکنن که چی میگم. نه میشه گیت هاب وصل شد، نه میشه یه پروژه ساخت، نه میشه یه چیزی نصب نکرد. همه چی بسته میشه. دلم گرفته! از کل دنیا..! فعلا این باشه. شاید بعدا بازم اومدم و نوشتم...