سلام!
تا زمانی که تکلیف بیان بلاگ مشخص نشه دیگه اینجا نمینویسم. به جاش اگر دوست داشتین منو توی بلاگفا دنبال کنید:

https://mrrobot.blogfa.com/

اگر تکلیف اینجا مشخص نشد، اگر شما منو توی بلاگفا دنبال نکردین، اگر دیگه اینجا ننوشتم، خدانگهدارتون.

امروز از بی حوصلگی و اینکه کاری نداشتم انجام بدم! با اوضاع اینترنت و... رفتم سراغ تمیز کردن و پاکسازی پوشه هایی که هنوز چک نشده بودن. عکس ها، ویس ها، اسکرین شات ها... فکر میکردم انجام دادن این کار آسون باشه. همینطور هم بود ولی دیدن یه سری عکسا خیلی دردناک بود! عین جنگ! انگار یه جنگ داخلی توی من در حال شکل گرفتن بود. عکس ها، صداها خطرناکن... عین مین هایی که کاشته شده و حالا جنگ تموم شده ولی کسی نمیدونه کجا مین کاشته شده... هر لحظه ممکنه یه صدایی بیاد و...

به بهانه قطعی اینترنت من دوباره وارد بلاگ شدم! چون بلاگفا کار نمیکنه... قهر نکن بلاگ! من هیچوقت از اینجا نمیرفتم اگر تو بی صاحب نمیشدی! قبول کن که تقصیر خودته چون من چند ماهه بسته ویژه ات رو خریدم و حتی اونم فعال نشده! این یعنی چی؟ یعنی هیچکس اون پشت نیست که نظارت بکنه... اما الان از ته دلم خوشحالم که تو فعالی! تو بسته نشده... این سومین باره که توی عمرم اینترنت بسته میشه و دسترسی به هیچی ندارم! برنامه نویسا اینو بیشتر از همه درک میکنن که چی میگم. نه میشه گیت هاب وصل شد، نه میشه یه پروژه ساخت، نه میشه یه چیزی نصب نکرد. همه چی بسته میشه. دلم گرفته! از کل دنیا..! فعلا این باشه. شاید بعدا بازم اومدم و نوشتم...

امروز نه خودم کاری کردم، نه پستی گذاشتم نه هیچی. و 4 هزار بار وبلاگ من نمایش داده شده! من خیلی از امنیت و اینا سر در نمیارم، فکر میکنم اینا یه جور بات خزنده توی وب باشن که اگر جلوشون گرفته نشه و بیشتر بشن باعث میشه بلاگ down بشه. و من از اینکه هیچکس بالاسر بیان بلاگ نیست به شدت ناراحتم.

دیگه حتی رغبت نوشتن ندارم :)

نشسته بود و از حرف‌های پشت سرم می‌گفت و من..

من داشتم تخمه می‌خوردم و به این فکر میکردم این تخمه‌ها چقدر خوشمزس!

من نه نویسنده خوبی‌ام، نه حوصله نوشتن کتاب‌های بلند بالا رو دارم، فقط یه آدم افسرده‌ام که بعضی وقتا دچار فروپاشی روانی میشه و توی این کتاب تلگرامی روش‌هایی رو میگه که رفیق‌ترین یارش اونو کشته!

https://t.me/the_ways_you_killed_me

دوست داشتین عضو بشین، دوست نداشتین نشین، بدتون اومد ریپورت کنید اصلا. چه میدونم..

دلم برات تنگ شده. دلم برات تنگ شده. دلم برات تنگ شده. دلم برات تنگ شده. دلم برات تنگ شده. دلم برات تنگ شده. دلم برات تنگ شده. دلم برات تنگ شده. دلم برات تنگ شده. دلم برات تنگ شده. دلم برات تنگ شده. دلم برات تنگ شده. دلم برات تنگ شده. دلم برات تنگ شده. دلم برات تنگ شده. دلم برات تنگ شده. دلم برات تنگ شده. دلم برات تنگ شده. دلم برات تنگ شده. دلم برات تنگ شده. دلم برات تنگ شده. دلم برات تنگ شده. دلم برات تنگ شده. دلم برات تنگ شده. دلم برات تنگ شده. دلم برات تنگ شده. دلم برات تنگ شده. دلم برات تنگ شده. دلم برات تنگ شده. دلم برات تنگ شده. دلم برات تنگ شده. دلم برات تنگ شده. دلم برات تنگ شده. دلم برات تنگ شده. دلم برات تنگ شده. دلم برات تنگ شده. دلم برات تنگ شده. دلم برات تنگ شده. دلم برات تنگ شده. دلم برات تنگ شده. دلم برات تنگ شده. دلم برات تنگ شده. دلم برات تنگ شده. دلم برات تنگ شده. دلم برات تنگ شده. دلم برات تنگ شده. دلم برات تنگ شده. دلم برات تنگ شده. دلم برات تنگ شده. دلم برات تنگ شده. دلم برات تنگ شده. دلم برات تنگ شده. دلم برات تنگ شده. دلم برات تنگ شده. دلم برات تنگ شده. دلم برات تنگ شده. دلم برات تنگ شده. دلم برات تنگ شده. دلم برات تنگ شده. دلم برات تنگ شده. دلم برات تنگ شده. دلم برات تنگ شده. دلم برات تنگ شده. دلم برات تنگ شده. دلم برات تنگ شده. دلم برات تنگ شده. دلم برات تنگ شده. دلم برات تنگ شده. دلم برات تنگ شده. دلم برات تنگ شده. دلم برات تنگ شده. دلم برات تنگ شده. دلم برات تنگ شده. دلم برات تنگ شده. دلم برات تنگ شده. دلم برات تنگ شده. دلم برات تنگ شده. دلم برات تنگ شده. دلم برات تنگ شده. دلم برات تنگ شده. دلم برات تنگ شده. دلم برات تنگ شده. دلم برات تنگ شده. دلم برات تنگ شده. دلم برات تنگ شده. دلم برات تنگ شده. دلم برات تنگ شده. دلم برات تنگ شده. دلم برات تنگ شده. دلم برات تنگ شده. دلم برات تنگ شده.

...

حاضرم شرط ببندم تا آخرش نخوندی! میبینی؟ تو حتی حوصله خوندن این دلتنگی‌ها رو نداری، ولی من امسال لحظه به لحظه شو زندگی کردم. امشب که دیدم بیوت برداشتی و نوشتی nothing... حس کردم ناراحتی. اما مگه این یک و سال و نه ماهی که رفتی، ذره ای برای ناراحتی های من ارزش قائل شدی؟ ولی من میشم... امیدوارم حالت خوب باشه. نه به روش هایی که من ناراحت بشم! چه میدونم مثلا درساتو بیست گرفته باشی! کار پیدا کرده باشی! رکوردت توی بازی subway surface رو شکسته باشی! کاش نمیرفتی، کاش بودی، کاش بیای! هر کدوم برآورده بشه قبول میکنم! حالا از یه ور دکتر میگه بابا نمیخوادت! ارزشی براش نداری! چرا نمیفهمی؟ راستش خودمم بعضی مواقع همین سوال رو از خودم میپرسم! به جوابی اگر رسیدم مینویسم در موردش. فقط و فقط میدونم فکر کردن به تو شکل دانلود کردن یه فایل 100 گیگابایتی میمونه. اونم با اینترنت ایران! روی کل اینترنت تاثیر میذاره یه جوری که حتی نتونی به یه پیام توی تلگرام جواب بدی! دوباره بخون... من در مورد سرعت اینترنت حرف نمیزدم.

امروز وبلاگمو دانلود کردم. محض احتیاط من پیشنهاد میکنم شما هم این کار رو بکنید. با نرم افزار WinHTTrack کار باهاش راحته... حالا چرا؟ خب چون اینجا که بخش بکاپ گرفتنش کار نمیکنه. خود بیان بلاگ هم انگار دیگه اون پشت هیچ پشتیبانی نداره! چون چند روزه درخواست تغییر اسم یکی از وبلاگ‌هامو زدم و قبول نکردن! خب مشخصه انگار دیگه هیشکی بالا سر این پروژه نیست. و این خیلی غمناکه!

فعلا محض احتیاط توی بلاگفا این وبلاگ رو زدم: mrrobot.blogfa.com

ترجیحم این نیست ولی خب شاید مجبور بشیم بریم جاهای دیگه! پس اگر خواستین من و چرت و پرت هامو دنبال کنید، اونجا برام نظر بذارین! که گم نشیم :)

توی آخرین روز سال، یادم مونده که یه سری چیزا رو بذارم همینجا بمونه. به سال بعدی نره. مثلا نگه داشتن اشیای بی معنی که پر از خاطرات با معنی ان! یا مثلا پروژه‌های نصفه کاره که باید شیفت دلیت بشن. از پوشه عکس‌ها که نگم برات. فکر کنم یه 10-20 گیگی حذفیات داشته باشم! همه این کارا مونده برای همین یه امروز و من تا شب باید به ددلاین یه پروژه هم برسم! بعد اونوقت اومدم اینجا وبلاگ مینویسم! ولی خب تا یادم نرفته بگم که اگر خواستین این دور ریختن رو تو هم امتحان کنی، به فکر افکار دور ریختنی هم باش. خب؟

کنار اومدن یعنی شکست رو قبول کردن. من اون شوالیه توی ذهنم نمیشم که از همه چی شکست خورده و اومده یه جای دور از همه یه قلعه ساخته توش زندگی میکنه. بله با خود تو ام شاه سیاه. کنار اومدن یعنی مبارزه نکردن، من اون توانایی که دارم رو بلااستفاده نمیذارم بیام یه گوشه قلعه سیاه ساز بزنم و صبر کنم غروب بشه برم سنگ پرت کنم توی رودخونه! بله دقیقا با شمام جناب هیولا. من هر چقدرم که گذشته گندی داشته باشم نمیشینم توی وان حمام به این فکر کنم سفیدی وان چقدر توی کاشی‌های سبز رنگ حموم قشنگه! بعد تیغ بردارم رنگ قرمز هم بهشون اضافه کنم! من مثل تو هم نیستم رها. و بانوی قرمز پوش... من مثل تو هم آروم نمیتونم باشم. من میخوام بزنم تو دهن آدما. چه کسایی که من بهشون اجازه دادم منو بازی بدن، چه کسایی که خودشون به خودشون اجازه دادن منو بازی بدن. کنار اومدن یعنی شکست و قبول کردن و مرحله بعدش دیگه is done ! کاری برای انجام دادن نداری. من اینو هیچوقت قبول نمیکنم. مهم نیست تا همیشه طول بکشه. من دیگه تمام امیدمو، تمااااااااااامشو از دست دادم. همونقدر که تو الان حرفای ضد و نقیض منو نمیفهمی، منم رفتن تو رو نمیفهمم.

مرا ببوس مرا ببوس برای اخرین بار

تورا خدانگهدارکه میروم بسوی سرنوشت

بهار ما گذشته

 گذشته ها گذشته

منم به جستجوی سر نوشت

در میان طوفان همپیمان با قایقرانها

گذشته از جان باید بگذشت از طوفانها

به نیمه شبها دارم با یارم پیمانها

که بر فروزم اتشها در کوهستانها

اه شبه سیه گذز کند

زتیره راه گذر کند

نگه کن ای گل من

سرشک غم به دامن

 برای من میفکن

دختر زیبا امشب بر تو مهمانم

در پیش تو می مانم

تا لب بگذاری بر لب من

دختر زیبا از برق نگاه تو

اشک بی گناه تو روشن سازد یک امشب من

مرا ببوس مرا ببوس برای اخرین بار

تورا خدا نگهدار که میروم بسوی سرنوشت...