من کارم .. یعنی کاری که این روزها ازش درآمد دارم تبلیغاته

تو خرید کتاب های کنکور تجربی مشکل مالی داشتم و هیچ جوری رفع نمیشد 

غرورم هم اجازه نمیداد که از خانواده کمک بخوام پس به هیچکس چیزی نگفتم

صدای اذان من رو از این فکر ها بیرون آورد 

نگاه به ساعت کردم .. باید یه کار فوری انجام میدادم

این دفعه فرق کردم و رفتم اول نمازم رو خوندم

و آخر نماز دعا کردم جوری بشه که طوری نشه دستم بره تو جیب بقیه

یک ساعت بعد یه مشتری اومد و ازم تبلیغات گرفت

اسمش توی پروفایل بود 

"میبیند خدا "

خوشحالم که خدا باهام آشتی کرده

خوشحالم که خدا از رگ گردن هم بهم نزدیک تره

خوشحالم که تونستم بدون هیچ منت کشی کتاب ها رو بخرم

و خوشحالم که خدا رو توی باور هام دارم .. پس من از همه پولدار ترم :)


پی نوشت : ماجرا واقعی .. (همین دیشب! )

آقای ربات - میبیند خدا

  • آقای ربات
  • يكشنبه ۲۵ تیر ، ۱۵:۴۶ ب.ظ
  • روزنوشت
  • بازدید : ۳۰۷

تعداد نظرات این پست ۱ است ...

۲۵ تیر ۹۶ ، ۱۹:۳۲
خوش به حالت :) حسیه که خیلیا آرزوی درکشو دارن ... 
:)

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">